گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:زهی چشم مرا حاصل شده آیین خون ریزی ز هجران خداوندی شمس الدین تبریزی

❈۱❈
زهی چشم مرا حاصل شده آیین خون ریزی ز هجران خداوندی شمس الدین تبریزی
ایا خورشید رخشنده متاب از امر او سر را که تاریک ابد گردی اگر با او تو بستیزی
❈۲❈
ایا ای ابر گر تو یک نظر از نرگسش یابی به جای آب آب زندگانی و گهربیزی
اگر آتش شبی در خواب لطف و حلم او دیدی گلستان‌ها شدی آتش نکردی ذره‌ای تیزی
❈۳❈
به هنگامی که هر جانی به جانی جفت می‌گردند بفرمودند گر جانی به جان او نیامیزی
که جان او چنان صاف و لطیف آمد که جان‌ها را ز روی شرم و لطف او فریضه گشت پرهیزی
❈۴❈
هر آنچ از روح او آید به وهم روح‌ها ناید که خشتک کی تواند کرد اندر جامه تیریزی
کسی کاندر جهان از بوش انا لا غیر می گفته‌ست
گر از جاهش ببردی بو ز حسرت کرده خون ریزی
بیا ای عقل کل با من که بردابرد او بینی ورای بحر روحانی بدان شرطی که نگریزی
از آن بحری گذشته‌ست او که دل‌ها دل از او یابند
و جان‌ها جان از او گیرند و هر چیزی از او چیزی
❈۵❈
اگر انکار خواهی کرد از عجزی است اندر تو چه داند قوت حیدر مزاج حیز از حیزی
علی الله خانه کعبه و فی الله بیت معمورا گهی که بشنوی تبریز از تعظیم برخیزی
❈۶❈
ایا ای عقل و تمییزی که لاف دیدنش داری وآنگه باخودی بالله که بی‌الهام و تمییزی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

علیرضا
2018-08-03T18:42:17
چقد غم بار بود این غزل