گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:داد دهی ساغر و پیمانه را مایه دهی مجلس و میخانه را

❈۱❈
داد دهی ساغر و پیمانه را مایه دهی مجلس و میخانه را
مست کنی نرگس مخمور را پیش کشی آن بت دردانه را
❈۲❈
جز ز خداوندی تو کی رسد صبر و قرار این دل دیوانه را
تیغ برآور هله ای آفتاب نور ده این گوشه ویرانه را
❈۳❈
قاف تویی مسکن سیمرغ را شمع تویی جان چو پروانه را
چشمه حیوان بگشا هر طرف نقل کن آن قصه و افسانه را
❈۴❈
مست کن ای ساقی و در کار کش این بدن کافر بیگانه را
گر نکند رام چنین دیو را پس چه شد آن ساغر مردانه را
❈۵❈
نیم دلی را به چه آرد که او پست کند صد دل فرزانه را
از پگه امروز چه خوش مجلسیست آن صنم و فتنه فتانه را
❈۶❈
بشکند آن چشم تو صد عهد را مست کند زلف تو صد شانه را
یک نفسی بام برآ ای صنم رقص درآر استن حنانه را
❈۷❈
شرح فتحنا و اشارات آن قفل بگوید سر دندانه را
شاه بگوید شنود پیش من ترک کنم گفت غلامانه را

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۶

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-04-25T23:40:40
درد انه یعنی مانند دانه در و مروارید
امین کیخا
2013-04-25T23:44:55
کافر یعنی پوشاننده حقیقت با cover که پوشیدن است در انگلیسی مانند است و به فارسی به کافر ناگروا( از گرویدن) و ناباورمند میگوییم
امین کیخا
2013-04-25T23:47:12
قفل بگوید سر دندانه را یعنی قفل با سر دندانه کلید میگوید