گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی من نیست شدم باری در هست یکی هستی

❈۱❈
آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی من نیست شدم باری در هست یکی هستی
از یک قدح و از صد دل مست نمی‌گردد گر باده اثر کردی در دل تن از او رستی
❈۲❈
بار دگر آوردی زان می که سحر خوردی پر می‌دهیم گر نی این شیشه بنشکستی
بر جام من از مستی سنگی زدی اشکستی از جز تو گر اشکستی بودی که نپیوستی
❈۳❈
زین باده چشید آدم کز خویش برون آمد گر مرده از این خوردی از گور برون جستی
گر سیر نه ای از سر هین خوار و زبون منگر در ماه که از بالا آید به چه پستی
❈۴❈
ای برده نمازم را از وقت چه بی‌باکی گر رشک نبردی دل تن عشق پرستستی
آن مست در آن مستی گر آمدی اندر صف هم قبله از او گشتی هم کعبه رخش خستی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

فرشید
2016-04-05T07:02:43
سلام دوستاناین شعر رو من بارها خوندمبرای موضوعی نیاز به دیدگاه های مختلف دارماگه ممکنه تفسیرها و برداشتهای خودتون رو از مصرع مصرع این شعر برام بنویسینتشکر از تاریخ ما