مولانا:ای پرده در پرده بنگر که چهها کردی دل بودی و جان بردی این جا چه رها کردی
❈۱❈
ای پرده در پرده بنگر که چهها کردی
دل بودی و جان بردی این جا چه رها کردی
خورشید جهانی تو سلطان شهانی تو
بیهوشی جانی تو گیرم که جفا کردی
❈۲❈
هم عاقبت ای سلطان بردی همه را مهمان
در بخشش و در احسان حاجات روا کردی
هر سنگ که بگرفتی لعل و گهرش کردی
هر پشه که پروردی صد همچو هما کردی
❈۳❈
یک طایفه را ای جان منشور خطا دادی
یک قافله را ناگه اصحاب صفا کردی
آثار فلکها را اجزای زمین کردی
اجزای زمینها را در لطف سما کردی
❈۴❈
پس من ز چه بشناسم از چرخ زمینها را
چون قاعده بشکستی وز درد دوا کردی
کامنت ها