گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن چهره و پیشانی شد قبله حیرانی تشویش مسلمانی ای مه تو که را مانی

❈۱❈
آن چهره و پیشانی شد قبله حیرانی تشویش مسلمانی ای مه تو که را مانی
من واله یزدانم در حلقه مردانم زین بیش نمی‌دانم ای مه تو که را مانی
❈۲❈
هم بنده و آزادم ویرانه و آبادم هم بی‌دل و دلشادم ای مه تو که را مانی
هر جسم که بر سر شد جان گشت و قلندر شد هم مؤمن و کافر شد ای مه تو که را مانی
❈۳❈
شاد آنک نهد پایی در لجه دریایی با دیده بینایی ای مه تو که را مانی
باشد ز توام مفخر فارغ شدم از دلبر از طعنه و از تسخر ای مه تو که را مانی
❈۴❈
من زان سوی دولابم زان جانب اسبابم تو محو کن القابم ای مه تو که را مانی
بر عاشق دوتاقد آن کس که همی‌خندد زان خنده چه بربندد ای مه تو که را مانی
❈۵❈
شمس الحق تبریزی در لخلخه آمیزی ای جان و جهان می‌زد ای مه تو که را مانی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۶۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

..
2020-04-10T08:15:42
فارغ شدم از دلبر..