گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:عیسی چو تویی جانا ای دولت ترسایی لاهوت ازل را از ناسوت تو بنمایی

❈۱❈
عیسی چو تویی جانا ای دولت ترسایی لاهوت ازل را از ناسوت تو بنمایی
ایمان ز سر زلفت زنار عجب بندد کز کافر زلف خود یک پیچ تو بگشایی
❈۲❈
ای از پس صد پرده درتافته رخسارت تا عالم خاکی را از عشق برآرایی
جان دوش ز سرمستی با عشق تو عهدی کرد جان بود در آن بیعت با عشق به تنهایی
❈۳❈
سر عشق به گوشش برد سر گفت به گوش جان کس عهد کند با خود نی تو همگی مایی
چندانک تو می‌کوشی جز چشم نمی‌پوشی تا چند گریزی تو از خویش و نیاسایی
❈۴❈
جان گفت که ای فردم سوگند بدین دردم سوگند بدان زلفی عاشق کش سودایی
کان عهد که من کردم بی‌جان و بدن کردم نی ما و نه من کردم ای مفرد یکتایی
❈۵❈
مست آنچ کند در می از می‌بود آن به روی در آب نماید او لیک او است ز بالایی
تبریز ز شمس الدین آخر قدحی زو هین آن ساقی ترسا را یک نکته نفرمایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۶۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها