گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:برخیز که جان است و جهان است و جوانی خورشید برآمد بنگر نورفشانی

❈۱❈
برخیز که جان است و جهان است و جوانی خورشید برآمد بنگر نورفشانی
آن حسن که در خواب همی‌جست زلیخا ای یوسف ایام به صد ره به از آنی
❈۲❈
برخیز که آویخت ترازوی قیامت برسنج ببین که سبکی یا تو گرانی
هر سوی نشانی است ز مخلوق به خالق قانع نشود عاشق بی‌دل به نشانی
❈۳❈
هر لحظه ز گردون برسد بانگ که ای گاو ما راه سعادت بنمودیم تو دانی
برخیز و بیا دبدبه عمر ابد بین تا بازرهی زود از این عالم فانی
❈۴❈
او عمر عزیزی است از او چاره نداری او جان جهان آمد و تو نقش جهانی
بر صورت سنگین بزند روح پذیرد حیف است کز این روح تو محروم بمانی
❈۵❈
او کان عقیق آمد و سرمایه کان‌ها در کان عقیق آی چه دربند دکانی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۶۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

عباس جنت
2019-01-06T23:19:00
ای خفته، رسید یار، برخیزاز خود بنشان غبار، برخیزهین مظهر مهر و لطف آمدای عاشق زار یار برخیزهان سال نو و حیات تازه‌ستای مرده لاشه پار برخیزطاهره قره العین
زیبا روز
2022-07-25T01:13:04.0379891
با سپاس از این خوانش خوب؛ تفسیری کوتاه بر ابیات می آورم . دبدبه عظمت و شکوه . در این غزل منظور مولانا دل سپردن و پیروی از پیر طریقت است .بصورت عام که شامل همه عارفان واصل می شود و بصورت خاص که شمس تبریزی باشد . می گوید روح عارف واصل ؛ همان روح هستی ست و باید دست ارادت به او داد تا به حضرت حق پیوست .‌و در بیت پنجم منظور از واژه گاو ؛ تحقیر و دشنام سالک نیست بلکه منظور تن گاو مانند آدمی ست که وابسته به خورد و خواب و شهوت است . چنانکه در مثنوی آورده است : اندرون گاو تن شهزاده ای تاریخ ما ویرانه ای بنهاده ای تا خری پیری گریزد زان نفیس گاو بیند؛ شاه نی یعنی بلیس... https://t.me/didarmasnavi