مولانا:امروز سماع است و مدام است و سقایی گردان شده بر جمع قدحهای عطایی
❈۱❈
امروز سماع است و مدام است و سقایی
گردان شده بر جمع قدحهای عطایی
فرمان سقی الله رسیدهست بنوشید
ای تن همه جان شو نه که ز اخوان صفایی
❈۲❈
ای دور چه دوری تو و ای روز چه روزی
وی گلشن اقبال چه بابرگ و نوایی
از خاک برویند در این دور خلایق
کاین نفخه صور است که کردهست صدایی
❈۳❈
از کوه شنو نعره صد ناقه صالح
وز چرخ شنو بانگ سرافیل صلایی
هین رخت فروگیر و بخوابان شتران را
آخر بگشا چشم که در دست رضایی
❈۴❈
ای مرده بشو زنده و ای پیر جوان شو
وی منکر محشر هله تا ژاژ نخایی
خواهم سخنی گفت دهانم بمبندید
کامروز حلال است ورا رازگشایی
❈۵❈
ور ز آنک ز غیرت ره این گفت ببندید
ره باز کنم سوی خیالات هوایی
ما نیز خیالات بدستیم و از این دم
هستی پذرفتیم ز دمهای خدایی
❈۶❈
صد هستی دیگر به جز این هست بگیری
کاین را تو فراموش کنی خواجه کجایی
کامنت ها