گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری بگشای کنار آمد آن یار کناری

❈۱❈
برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری بگشای کنار آمد آن یار کناری
برخیز بیا دبدبه عمر ابد بین رستند و گذشتند ز دم‌های شماری
❈۲❈
آن رفت که اقبال بخارید سر ما ای دل سر اقبال از این بار تو خاری
گنجی تو عجب نیست که در توده خاکی ماهی تو عجب نیست که در گرد و غباری
❈۳❈
اندر حرم کعبه اقبال خرامید از بادیه ایمن شده وز ناز مکاری
گردان شده بین چرخ که صد ماه در او هست جز تابش یک روزه تو ای چرخ چه داری
❈۴❈
آن ساغر جان که ملک الموت اجل شد نی شورش دل آرد و نی رنج خماری
بس کن که اگر جان بخورد صورت ما را صد عذر بخواهد لبش از خوب عذاری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۶۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها