مولانا:صلا ای صوفیان کامروز باری سماع است و نشاط و عیش آری
❈۱❈
صلا ای صوفیان کامروز باری
سماع است و نشاط و عیش آری
صلا کز شش جهت درها گشادهست
ز قعر بحر پیدا شد غباری
❈۲❈
صلا کاین مغزها امروز پر شد
ز بوی وصل جانی جان سپاری
صلا که یافت هر گوشی و هوشی
ز بیهوشی مطلق گوشواری
❈۳❈
صلا که ساعتی دیگر نیابی
ز مشرق تا به مغرب هوشیاری
در آن میدان که دیاری نمیگشت
به هر گوشهست روحانی سواری
❈۴❈
چو هیزم اندر این آتش درآیید
که تا هفتم فلک دارد شراری
میان شوره خاک نفس جز وی
به هر سویی درختی جویباری
❈۵❈
تو اندر باغها دیدی که گیرد
درختی مر درختی را کناری
کامنت ها