گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:خداوندا زکات شهریاری ز من مگذر شتاب ار مهر داری

❈۱❈
خداوندا زکات شهریاری ز من مگذر شتاب ار مهر داری
هلا آهسته‌تر ای برق سوزان که شد چشمم ز تو ابر بهاری
❈۲❈
نمی‌تاند نظر کاندر رکابت رسد در گرد مرکب از نزاری
عنان درکش پیاده پروری کن که خورشیدی و عالم بی‌تو تاری
❈۳❈
جدایی نیست این تلخی نزع است گلوی ما به هجران می‌فشاری
چو سایه می‌دود جان در پی تو گذشت از سایه جان در بی‌قراری
❈۴❈
به روی او دلا بس باده خوردی بدین تلخی از آن رو در خماری
چه باشد ای جمالت ساقی جان خماری را به رحمت سر بخاری
❈۵❈
نه دست من گرفتی عهد کردی که ما را تا قیامت دست یاری
ز دست عهد تو از دست رفتم به جان تو که دست از من نداری
❈۶❈
کی یارد با تو دیگر عهد کردن که تو سنگین دلی بی‌زینهاری
تو خیره کشتری یا چشم مستت که بر خسته دلانش می‌گماری
❈۷❈
حدیث چشم تو گفتم دلم رفت به دریای فنا و جان سپاری
دل من رفت عشقت را بقا باد در اقبال و مراد و کامکاری
❈۸❈
بزی ای عشق بهر عاشقان را ابد تا کارشان را می‌گذاری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۶۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-11-02T20:16:56
حدیث چشم تو گفتم دلم رفتبه دریای فنا و جان سپاریدل من رفت، عشقت را بقا باددر اقبال و مراد و کامکاری...