گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:برون کن سر که جان سرخوشانی فروکن سر ز بام بی‌نشانی

❈۱❈
برون کن سر که جان سرخوشانی فروکن سر ز بام بی‌نشانی
به هر دم رخت مشتاقان خود را بدان سو کش که بس خوش می‌کشانی
❈۲❈
که عاشق همچو سیل و تو چو بحری که عاشق چون قراضه‌ست و تو کانی
سقط‌های چو شکر باز می‌گوی که تو از لعل‌ها در می‌فشانی
❈۳❈
زهی آرامگاه جمله جان‌ها عجب افتاد حسن و مهربانی
ز خوبی روی مه را خیره کردی به رحمت خود چنانتر از چنانی
❈۴❈
به هر تیری هزار آهو بگیری زهی شیری که بس سخته کمانی
به هر بحری که تازی همچو موسی شکافد بحر تا در وی برانی
❈۵❈
همه جان در شکر دارند از وصل که هر یک گفت ما را نیست ثانی
به کوه طور تو بسیار موسی ز غیرت گفته نی نی لن ترانی
❈۶❈
ز شمس الدین بپرس اسرار لن را که تبریز است دریای معانی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۷۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها