گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:تو هر روزی از آن پشته برآیی کنی مر تشنه جانان را سقایی

❈۱❈
تو هر روزی از آن پشته برآیی کنی مر تشنه جانان را سقایی
تو هر صبحی جهان را نور بخشی که جان جان خورشید سمایی
❈۲❈
مباد آن روز کز تو بازماند دو دیده‌ای چراغ و روشنایی
تو دریایی و می‌گویی جهان را درآ در من بیاموز آشنایی
❈۳❈
لب و لنج کفوری را دریدی بدان دریای امواج عطایی
گشادی چشم و گوش خاکیان را همه حیران که چون بر می‌گشایی
❈۴❈
گلوی جان بسوزید از حلاوت چنین شیرین چنین حلوا چرایی
اگر چون آسیا گردم شب و روز ز تو باشد که آب آسیایی
❈۵❈
وگر این آسیا جوید سکونت ز چرخ تو نمی‌یابد رهایی
هر آن سنگی که در چرخش کشیدی بیابد کان بیابد کیمیایی
❈۶❈
به تو جنبد جهان جان جهانی اگر چه او نداند که کجایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۷۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بهرام نامدار علی‌آبادی
2021-04-20T20:28:27
سلام ، چندین بار برای مصرع دوم بیت سوم حاشیه نوشتم ولی درج نشد