مولانا:روز ار دو هزار بار میآیی هر بار چو جان به کار میآیی
❈۱❈
روز ار دو هزار بار میآیی
هر بار چو جان به کار میآیی
از بهر حیات و زنده کردن تو
در عالم چون بهار میآیی
❈۲❈
عشاق همه شدند حلوایی
چون شکر قندوار میآیی
می درده و اختیار ما بستان
کز مجلس اختیار میآیی
❈۳❈
از خلق جهان کناره میگیرد
آن را که تو در کنار میآیی
خاموش به حضرت تو اولیتر
کز حضرت کردگار میآیی
❈۴❈
دیدیم تو را ز دست ما رفتیم
کز عالم پایدار میآیی
ای مرغ ز طاق عرش میپری
وی شیر ز مرغزار میآیی
❈۵❈
ای بحر محیط سخت میجوشی
وی موج چه بیقرار میآیی
کامنت ها