گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:با این همه مهر و مهربانی دل می‌دهدت که خشم رانی

❈۱❈
با این همه مهر و مهربانی دل می‌دهدت که خشم رانی
وین جمله شیشه خانه‌ها را درهم شکنی به لن ترانی
❈۲❈
در زلزله است دار دنیا کز خانه تو رخت می‌کشانی
نالان تو صد هزار رنجور بی تو نزیند هین تو دانی
❈۳❈
دنیا چو شب و تو آفتابی خلقان همه صورت و تو جانی
هر چند که غافلند از جان در مکسبه و غم امانی
❈۴❈
اما چون جان ز جا بجنبد آغاز کنند نوحه خوانی
خورشید چو در کسوف آید نی عیش بود نه شادمانی
❈۵❈
تا هست از او به یاد نارند ای وای چو او شود نهانی
ای رونق رزم و جان بازار شیرینی خانه و دکانی
❈۶❈
خاموش که گفت و گو حجابند از بحر معلق معانی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۷۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

A
2020-06-28T17:40:58
مرحوم « عبدالباقی گولپینارلی » آخرین روزهای حیات مولانا را اینگونه گزارش می‌کند:«...آخرین ایّام حیاتِ او به بیماری می‌گذشت... تب، آنی رهایش نمی‌کرد. در این اثنا زلزله‌های پیاپی، « قونیه» (شهر محلّ سکونت مولانا) را می‌لرزاند، مردم از بیم زلزله پیش مولانا آمدند، او تبسّم کنان گفت: « مترسید، شکم زمین گرسنه است و دنبال لقمه‌ای چرب می گردد، به زودی این لقمة چرب را می‌رباید و از لرزیدن باز می‌ایستد » و به همین مناسبت در آن ایام غزل زیر را ساخت: ( همین غزل 2729 را سرود )