گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از قصه حال ما نپرسی وز کشتن عاشقان نترسی

❈۱❈
از قصه حال ما نپرسی وز کشتن عاشقان نترسی
ای گوهر عشق از چه بحری وی آتش عشق از چه درسی
❈۲❈
آن جا که تویی کی راه یابد زان جانب چرخ و عرش و کرسی
ای دل تو دلی نه دیگ آهن از آتش عشق چند تفسی
❈۳❈
جان و دل و نفس هر سه سوزید تا کی گویم ظلمت نفسی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۷۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

حمید حسنی HAMIDHASSANI۱۹۶۸@GMAIL.COM
2015-12-23T07:10:41
در بیت آخر، مصراع دوم، «ظلمت نفسی» عبارت عربی است و چنین خوانده می‌شود: «ظَلَمتُ نَفسی» (معنی مصراع: تا کی بگویم که به خود ظلم کرده‌ام؟)