مولانا:بانگ میزن ای منادی بر سر هر رستهای هیچ دیدیت ای مسلمانان غلامی جستهای
❈۱❈
بانگ میزن ای منادی بر سر هر رستهای
هیچ دیدیت ای مسلمانان غلامی جستهای
یک غلامی ماه رویی مشک بویی فتنهای
وقت نازش تیزگامی وقت صلح آهستهای
❈۲❈
کودکی لعلین قبایی خوش لقایی شکری
سروقدی چشم شوخی چابکی برجستهای
بر کنار او ربابی در کف او زخمهای
مینوازد خوش نوایی دلکشی بنشستهای
❈۳❈
هیچ کس دارد ز باغ حسن او یک میوهای
یا ز گلزار جمالش بهر بو گلدستهای
یوسفی کز قیمت او مفلس آمد شاه مصر
هر طرف یعقوب وار از غمزهاش دلخستهای
❈۴❈
مژدگانی جان شیرین میدهم او را حلال
هر کی آرد یک نشان یا نکتهای سربستهای
کامنت ها