مولانا:ای مهی کاندر نکویی از صفت افزودهای تا بسی درهای دولت بر فلک بگشودهای
❈۱❈
ای مهی کاندر نکویی از صفت افزودهای
تا بسی درهای دولت بر فلک بگشودهای
ای بسا کوه احد کز راه دل برکندهای
ای بسا وصف احد کاندر نظر بنمودهای
❈۲❈
جانها زنبوروار از عشق تو پران شده
تا دهان خاکیان را زان عسل آلودهای
ای سبک عقلی که از خویشش گرانی دادهای
وی گران جانی که سوی خویشتن بربودهای
❈۳❈
شاد با گوش مقیم اندر مقالات الست
چون ز بیچشمان مقالات خطا بشنودهای
در رخ پرزهر دونان کمترک خندیدهای
هر خسی را از ضرورت در جهان بستودهای
❈۴❈
فارغی از چرب و شیرین در حلاوتهای خود
چرب و شیرین باش از خود ز آنک خوش پالودهای
ای همه دعویت معنی ای ز معنی بیشتر
ای دو صد چندانک دعوی کردهای بنمودهای
❈۵❈
ای که میجویی مثال شمس تبریزی تو هم
روزگاری میبری و اندر غم بیهودهای
کامنت ها