گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چو نماز شام هر کس بنهد چراغ و خوانی منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی

❈۱❈
چو نماز شام هر کس بنهد چراغ و خوانی منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی
چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی
❈۲❈
رخ قبله‌ام کجا شد که نماز من قضا شد ز قضا رسد هماره به من و تو امتحانی
عجبا نماز مستان تو بگو درست هست آن که نداند او زمانی نشناسد او مکانی
❈۳❈
عجبا دو رکعت است این عجبا که هشتمین است عجبا چه سوره خواندم چو نداشتم زبانی
در حق چگونه کوبم که نه دست ماند و نه دل دل و دست چون تو بردی بده ای خدا امانی
❈۴❈
به خدا خبر ندارم چو نماز می‌گزارم که تمام شد رکوعی که امام شد فلانی
پس از این چو سایه باشم پس و پیش هر امامی که بکاهم و فزایم ز حراک سایه بانی
❈۵❈
به رکوع سایه منگر به قیام سایه منگر مطلب ز سایه قصدی مطلب ز سایه جانی
ز حساب رست سایه که به جان غیر جنبد که همی‌زند دو دستک که کجاست سایه دانی
❈۶❈
چو شه است سایه بانم چو روان شود روانم چو نشیند او نشستم به کرانه دکانی
چو مرا نماند مایه منم و حدیث سایه چه کند دهان سایه تبعیت دهانی
❈۷❈
نکنی خمش برادر چو پری ز آب و آذر ز سبو همان تلابد که در او کنند یا نی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امین افشار
2016-12-22T19:05:21
نکنی خمش، برادر! چو پُری ز آب و آذرز سبو همان تلابد که در او کنند یا نی؟
امین افشار
2016-12-22T19:31:50
چو نماز شام هر کس، بنهد چراغ و خوانیمنم و خیال یاری، غم و نوحه و فغانی...به راستی که عاشق جداست از همه عالم، تا بدین پایه که آخر عزم می کند: پس از این چو سایه باشم...چو مرا نماند مایه، منم و حدیث سایه...
امین افشار
2016-12-22T19:02:25
عجبا نماز مستان! تو بگو درست هست آن؟که نداند او زمانی، نشناسد او مکانی
امین افشار
2016-12-22T18:40:39
در حق چگونه کوبم؟ که نه دست ماند و نه دلدل و دست چون تو بردی... بده ای خدا امانی!!!
محسن خ
2014-02-05T18:33:04
معنی یک لغت:حَراک: حرکت، جنبش.
دانیال
2021-01-20T21:42:27
ما در نماز سجده به دیدار میبریم, بیچاره آنکه سجده به دیوار میبرد
سیـنا ---
2020-08-05T13:35:25
چرا من بیت 4 را این طوری به خاطرم هست:عجبا نماز مستان تو بگو حرام هست آنکه نداند او زمانی نشناسد او مکانی
ریحانه کرم پور
2018-01-21T02:39:36
به خدا خبر ندارم چو نماز میگزارمکه تمام شد رکوعی؟ که امام شد فلانی؟
برگ بی برگی
2018-06-10T18:59:36
چو مرا نماند مایه منم و حدیث سایه وقتی مایه و دارایی های معنوی از دست بروند داستان و حدیث سایه( من های ذهنی ) بر جای خواهد ماند . آقای پرویز شهبازی در برنامه 609 گنج حضور به تفصیل این غزل فوق العاده راشرح داده اند
هادی رنجبران
2021-12-21T20:17:43.7670355
مولانا، خود را به «سایه» و خدا را به «سایه‌بان» مانند کرده است. به نظر می‌رسد که منظورش از «سایه‌بان» همان «صاحبِ سایه» است. رابطۀ انسان و خدا، مانند رابطۀ «سایه و سایه‌بان» است؛ همان‌گونه که سایه از خود حرکتی ندارد و همۀ حرکات او تابع حرکات سایه‌بان است، عاشقِ حق نیز از خود هیچ‌گونه جنبش و حرکتی ندارد؛ او با ارادۀ خدا حرکت می‌کند و می‌ایستد و به رکوع و سجده می‌رود. از چنین کسی نباید انتظار داشت که ارکان و واجباتِ نماز را به درستی به جا بیاورد.