مولانا:به چه روی پشت آرم به کسی که از گزینی سوی او کند خدا رو به حدیث و همنشینی
❈۱❈
به چه روی پشت آرم به کسی که از گزینی
سوی او کند خدا رو به حدیث و همنشینی
نه که روی و پشت عالم همه رو به قبله دارد
که ز کیمیاست مس را برهیدن از مسینی
❈۲❈
همگان ز خود گریزان سوی حق و نعل ریزان
که ز کاسدی رسانمان به لطافت و ثمینی
نه زمین ستان بخفته ز رخ فلک شکفته
ز فلک نبات یابد برهد از این زمینی
❈۳❈
دهد آن حبوب علوی به زمین خوشی و حلوی
به بهار امانتیها بنماید از امینی
هله ای حیات حسی بگریز هم ز مسی
سوی آسمان قدسی که تو عاشق مهینی
❈۴❈
ز برای دعوت جان برسیدهاند خوبان
که بیا به معدن و کان بهل این قراضه چینی
به خدا که ماه رویی به خدا فرشته خویی
به خدا که مشک بویی به خدا که این چنینی
❈۵❈
تو که یوسف زمانی چه میان هندوانی
برو آینه طلب کن بنگر که روی بینی
به صفا چو آسمانی به ملاطفت چو جانی
به شکفتگی چنانی به نهفتگی چنینی
❈۶❈
به خزینه خوب رختی ز قدیم نیکبختی
به نبات چون درختی به ثبات چون یقینی
شدهام چو موم ای جان به هوای مهر سلطان
برسان به موم مهرش که گزیدهتر نگینی
❈۷❈
هله بس که کاسهها را به طعام او است قیمت
و اگر نه خاک نه ارزد همه کاسههای چینی
کامنت ها