گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی

❈۱❈
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
به عصا شکاف دریا که تو موسی زمانی بدران قبای مه را که ز نور مصطفایی
❈۲❈
بشکن سبوی خوبان که تو یوسف جمالی چو مسیح دم روان کن که تو نیز از آن هوایی
به صف اندرآی تنها که سفندیار وقتی در خیبر است برکن که علی مرتضایی
❈۳❈
بستان ز دیو خاتم که تویی به جان سلیمان بشکن سپاه اختر که تو آفتاب رایی
چو خلیل رو در آتش که تو خالصی و دلخوش چو خضر خور آب حیوان که تو جوهر بقایی
❈۴❈
بسکل ز بی‌اصولان مشنو فریب غولان که تو از شریف اصلی که تو از بلند جایی
تو به روح بی‌زوالی ز درونه باجمالی تو از آن ذوالجلالی تو ز پرتو خدایی
❈۵❈
تو هنوز ناپدیدی ز جمال خود چه دیدی سحری چو آفتابی ز درون خود برآیی
تو چنین نهان دریغی که مهی به زیر میغی بدران تو میغ تن را که مهی و خوش لقایی
❈۶❈
چو تو لعل کان ندارد چو تو جان جهان ندارد که جهان کاهش است این و تو جان جان فزایی
تو چو تیغ ذوالفقاری تن تو غلاف چوبین اگر این غلاف بشکست تو شکسته دل چرایی
❈۷❈
تو چو باز پای بسته تن تو چو کنده بر پا تو به چنگ خویش باید که گره ز پا گشایی
چه خوش است زر خالص چو به آتش اندرآید چو کند درون آتش هنر و گهرنمایی
❈۸❈
مگریز ای برادر تو ز شعله‌های آذر ز برای امتحان را چه شود اگر درآیی
به خدا تو را نسوزد رخ تو چو زر فروزد که خلیل زاده‌ای تو ز قدیم آشنایی
❈۹❈
تو ز خاک سر برآور که درخت سربلندی تو بپر به قاف قربت که شریفتر همایی
ز غلاف خود برون آ که تو تیغ آبداری ز کمین کان برون آ که تو نقد بس روایی
❈۱۰❈
شکری شکرفشان کن که تو قند نوشقندی بنواز نای دولت که عظیم خوش نوایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۸۴۰

تصاویر

کامنت ها

فریبا نصیرآبادی
2016-09-29T13:11:45
شعر بسی زیبا و بی تکرار
سجاد
2012-07-31T12:44:10
سلاماین شعر و بعضی دیگر از اشعار حضرت مولانا را خاننده ای بنام هژیر به زیبایی هرچه تمام تر خوانده
nasrin
2012-07-21T11:07:52
این غزل رو علیرضا عصار خوندهواقعا هم قشنگ خونده
s
2012-08-17T18:13:02
سلام این شعر را «هژیر مهرافروز» خوانده است. واقعاً هم بسیار زیبا خوانده. آهنگ بسیار زیبایی هم برای آن ساخته‌اند. نام این کارِ هژیر مهرافروز «مثلث» است از آلبوم «آیان».
azadeh
2012-02-20T10:39:13
سلام این غزل رو امروز صبح با یه صدای دلنشین از رادیو شنیدم اما نمیدونم خوانندش چه کسی بود اینقد زیبا بود که امروز سرچ کردم واقعا لذت بردم از خواننده این غزل هم متشکرم
ناز بانو
2014-03-16T23:28:43
هژیر مهرافروز حقاً گل کاشته موسیقیش آدمو به عالم مولانا نزدیکتر می کنه
نازبانو
2014-04-07T17:49:18
هزاران آفرین به هژیر
abbas
2014-10-09T08:53:41
منو یاد شعر زنده یاد فریدون مشیری انداخت که می گوید: مسوز این چنین گرم در خود مسوز / مپیچ اینچنین تلخ بر خود مپیچ / که دست بیداد تقدیر کور / تو را می دواند بدنبال باد / مرا میدواند بدنبال هیچ و نیز باید خلیل بود به یار اعتماد کرد / گاهی بهشت در دل اتش میسر است و باز مولانا می سراید: آدمی خاک است و از اتش نگو / شمس این گوید تو هم آنرا بگو / غافلان با وهم در سازند و سوز / عاقلان در سوز و سازند این بگو
ناز بانو
2014-07-11T00:18:17
هژیر جان ، چرا اسم این آهنگتو گذاشتی مثلث ؟
امین کیخا
2013-05-02T22:36:03
برای یک عارف خیال و واقعیت بهم امیخته میشود و خیال گاهی به قوام واقعیت است و واقعیت به تنکی خیال است
امین کیخا
2013-05-02T22:45:54
نهایت تصور وانگارش مثبت به انسان دیده میشود انسان مهم و پیشرفتنی و بزرگ و نیک انجام دیده میشود این طرز فکرنرم و زیبای دینی در هیچ تفکر مادیی دیده نمی شود ونیز نمونه مذهبی ان هم کم است زیرا انچه مردم از دینداری در طول تاریخ دیده اند شوربختانه کمتر مانند این نمونه است ، بیشتر دین معاویه و خلیفه های عباسی است و امویان خونریز و نرمی و بزرگواری این مومنان حقیقی کمتر یافت میشود .
امین کیخا
2013-05-02T23:00:02
اینجا نور محمد در علی مرتضی در اسفندیار زردشتی و در عیسی مسیح در ابراهیم در سلیمان پادشاه بنی اسرائیل دیده شده است و این بزرگی مردیست که با جهان دوستی دارد و نهایت زیبایی را در محمد ص و نورش می بیند و همه نیکی را می ستاید و انچه حتی در نزد خود ما نیست
امین کیخا
2013-05-03T00:38:52
مثال عملی دیگر دوستی میان فیلسوف مومن ایرانی کمتر شناخته شده مان ابو حیان توحیدی است با ابوعلی عیسی بن زرعه که فیلسوفی کاملا مسیحی است ابوحیان کتاب هایی دارد با طعم عرفان و نگار شی فیلسوفانه این مرد شاگرد ابو حسن عامریست که او هم فیلسوف و نیز عارف است بهرسو مومنان مولانا گون کمند اما شکر ایزد را باز دلهایمان به ایشان پر نور است و چشم دارم باز به امدن مومنان بلند نظر دلهایمان نورانی گردد
امین کیخا
2013-05-02T21:45:42
ما زیار جان هردو درست است سکلیدن هم درست است
مازیار
2013-05-02T21:37:19
در بیت هفتم به جای "بسکل" فکر میکنم باید بنویسید "بگسل".
بابک
2020-02-03T17:35:03
این خدائی که تحول به بُن و فطرت هر انسانی می یابد ، وقتی در سینه یک انسان درآمد ، آنگاهست که خدا می‌شود ، آنگاهست که طورسینا می‌شود . وقتی به خانه وجود یک انسان درآمد ، آنگاهست که نور و چراغ و شمع می‌شود ، وقتی به مجلسی درآمد ، آنگاهست که ، شراب می‌شود، و دیدن زیبائیش ، همه را مست عشق می‌کند، و نیاز به ایمان آوردن کسی به خود ندارد . او آبی می‌شود که وقتی جذب گیاه وجود یک انسان شد، او را میرویاند و به طرب در می‌آورد . شاهیست که آنگاه شاهست که از هر انسانی ، گدائی کند ، و این گدائی را بجائی برساند که آن انسان ، احساس شاهی بکند .
نادر..
2017-12-18T15:39:45
تو هنوز ناپدیدی..ز جمال خود چه دیدی ...
همایون
2017-12-25T21:13:33
خاص بودن هر انسان و تاکید بر آن با مثال های گوناگون و توانائی بی حد او و توصیه به جدا شدن از هر چیزی که اصالت ندارد و ساخته انسان های دیگر و برای منافع آنان است که اشاره به مذاهب است و مکاتبی که سعی در کوچک کردن انسان دارند
mehdi shiraz
2018-11-09T02:48:41
با پوزش ازعدم مطالعه حاشیه‌های قبلی واحترامی که برای مولانا قائل هستم ولی نمیدانم چرا میزان عقل مخاطبانشرا شناخته و هزارانبار مطلبیرا تکرار نموده ولی بدون دقت به تناقض! انسان گدای خدا نیست! عشقشست.
Raのℳan.k
2018-02-21T22:49:34
Raのℳan.k
2018-02-21T22:50:26
نم
2018-02-21T22:51:44
ححح
Raのℳan.k
2018-02-21T23:06:49
باز هم مولانایِ جان با ابیاتی قدرتمند قصد داره مخاطبش درک کنه ارزش وجودی خودش رو و زندگی زیبای خودش رو با زیرپا گذاشتن ارزش های خاص انسانی ب مرداب تبدیل نکنه ..مولانا عاشقِ انسان هایی بود که کمتر با ویژگی های عموم درامیخته بود مثل دورویی بی احترامی ریاکاری ظلم و.. کاملا ملموسه که مولانا تلاش میکنه به تعداد اندک افرادی که به هر قیمتی حاضر نیستن همرنگ جامعه بشن اضافه کنه..