گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بت من به طعنه گوید چه میان ره فتادی صنما چرا نیفتم ز چنان میی که دادی

❈۱❈
بت من به طعنه گوید چه میان ره فتادی صنما چرا نیفتم ز چنان میی که دادی
صنما چنان فتادم که به حشر هم نخیزم چو چنان قدح گرفتی سر مشک را گشادی
❈۲❈
شده‌ام خراب لیکن قدری وقوف دارم که سرم تو برگرفتی به کنار خود نهادی
صنما ز چشم مستت که شرابدار عشق است بدهی می و قدح نی چه عظیم اوستادی
❈۳❈
کرم تو است این هم که شراب برد عقلم که اگر به عقل بودی شکافدی ز شادی
قدحی به من بدادی که همی‌زنم دو دستک که به یک قدح برستم ز هزار بی‌مرادی
❈۴❈
به دو چشم شوخ مستت که طرب بزاد از وی که تو روح اولینی و ز هیچ کس نزادی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۸۴۵

تصاویر

کامنت ها