گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:صنما تو همچو آتش قدح مدام داری به جواب هر سلامی که کنند جام داری

❈۱❈
صنما تو همچو آتش قدح مدام داری به جواب هر سلامی که کنند جام داری
ز برای تو اگر تن دو هزار جان سپارد ز خداش وحی آید که هنوز وام داری
❈۲❈
چو حقت ز غیرت خود ز تو نیز کرد پنهان به درون جان چاکر چه پدید نام داری
چو سلام تو شنیدم ز سلامتی بریدم صنما هزار آتش تو در آن سلام داری
❈۳❈
ز پی غلامی تو چو بسوخت جان شاهان به کدام روی گویم که چو من غلام داری
تو هنوز روح بودی که تمام شد مرادت بجز از برای فتنه به جهان چه کام داری
❈۴❈
توریز بخت یارت به خدا که راست گویی که میان شیرمردان چو ویی کدام داری
تبریز شاد بادا که ز نور و فر آن شه دو هزار بیش چاکر چو یمن چو شام داری
❈۵❈
نظر خدای خواهم که تو را به من رساند به دعا چه خواهمت من که همه تو رام داری
نظر حسود مسکین طرقید از تفکر نرسید در تو هر چند که تو لطف عام داری
❈۶❈
چه حسود بلک عاشق دو هزار هر نواحی نه خیالشان نمایی نه به کس پیام داری
تو خدای شمس دین را به من غلام بخشی چو غلامیی ورا تو به شهان حرام داری
❈۷❈
لقبت چو می‌بگویم دل من همی‌بلرزد تو دلا مترس زیرا که شه کرام داری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۸۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

فرهنگ
2016-10-08T16:36:08
معصومه خانوم توریز همون تبریز هست
معصومه
2016-03-22T11:56:25
در بیت 7 توریز به چه معنا است؟
وفایی
2017-03-27T23:34:10
مصراع دوم بیت دوازدهم :چو غلامی ورا تو به شهان حرام داری( یک " ی " در آخر غلامی اضافه نوشته اید )یعنی : چون تو ، غلامی او را به شهان حرام داری