گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:هست در حلقه ما حلقه ربایی عجبی قمری باخبری درد دوایی عجبی

❈۱❈
هست در حلقه ما حلقه ربایی عجبی قمری باخبری درد دوایی عجبی
هست در صفه ما صف شکنی کز نظرش تابد از روزن دل نور ضیایی عجبی
❈۲❈
این چه جام است که از عین بقا سر برزد تا زند جان منش طال بقایی عجبی
هر کی از ظلمت غم بر دل او بند بود یابد از دولت او بندگشایی عجبی
❈۳❈
این چه سحر است که خلق از نظرش محرومند یا چه ابر است بر آن ماه لقایی عجبی
از کجا تافت چنان ماه در این قالب تن تا ز جا رفت دل و رفت به جایی عجبی
❈۴❈
چون دل از خانه وهم حدثان بیرون شد ز یکی دانه در دید سرایی عجبی
می‌نمود از در و دیوار سرا در تابش هشت جنت ز یکی روح فزایی عجبی
❈۵❈
شمس تبریز از این خوف و رجا بازرهان تا برآید ز عدم خوف و رجایی عجبی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۸۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

زیبا روز
2018-06-02T00:14:30
توجه داشته باشیم که در سبک گویش خراسانی کهنگاهی یای نکره هم به صفت و هم به موصوف اضافه می شد .بنابراین روی عجبی را نباید به معنی ای خجب گرفت بلکه می گوید در جمع ما حلقه ربایی عجیب وجود دارد . توضیح آن که در زمان های کهن رسم بوده که برای اعطای چیزی گرانبها میان خواهندگانش مسابقه بر قرار می کرده اند تا آن گران بها نصیب شایسته ترین شود . مثلا حلقه ای را در هوا رها کرده تا تیر اندازان با کمان و تیر بربایندش .قمری چون طوقی به گرده دارد گویی حلقۀ الهی را به گردن کرده است