مولانا:وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی مرغ زیرک شوی و خوش به دو پا آویزی
❈۱❈
وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی
مرغ زیرک شوی و خوش به دو پا آویزی
سینه بگشا چو درختان به سوی باد بهار
ز آنک زهر است تو را باد روی پاییزی
❈۲❈
به شکرخنده معنی تو شکر شو همگی
در صفات ترشی خواجه چرا بستیزی
زیر دیوار وجود تو تویی گنج گهر
گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی
❈۳❈
آن قراضه ازلی ریخته در خاک تن است
کو قراضه تک غلبیر تو گر میبیزی
تیغ جانی تو برآور ز نیام بدنت
که دو نیمه کند او قرص قمر از تیزی
❈۴❈
تیغ در دست درآ در سر میدان ابد
از شب و روز برون تاز چو بر شبدیزی
آب حیوان بکش از چشمه به سوی دل خود
ز آنک در خلقت جان بر مثل کاریزی
❈۵❈
ور نتانی بگریز آ بر شه شمس الدین
کو به جان هست ز عرش و به بدن تبریزی
کامنت ها