گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای از ورای پرده‌ها تاب تو تابستان ما ما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ما

❈۱❈
ای از ورای پرده‌ها تاب تو تابستان ما ما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ما
ای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیا تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما
❈۲❈
تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها انگور گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما
ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد جان ما
❈۳❈
شد خارها گلزارها از عشق رویت بارها تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما
ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما
❈۴❈
در دود غم بگشا طرب روزی نما از عین شب روزی غریب و بوالعجب ای صبح نورافشان ما
گوهر کنی خرمهره را زهره بدری زهره را سلطان کنی بی‌بهره را شاباش ای سلطان ما
❈۵❈
کو دیده‌ها درخورد تو تا دررسد در گرد تو کو گوش هوش آورد تو تا بشنود برهان ما
چون دل شود احسان شمر در شکر آن شاخ شکر نعره برآرد چاشنی از بیخ هر دندان ما
❈۶❈
آمد ز جان بانگ دهل تا جزوها آید به کل ریحان به ریحان گل به گل از حبس خارستان ما

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹

تصاویر

کامنت ها

امیر
2016-01-10T15:01:19
بسیار زیباستدر مصرع دوم "دل گرم" باید "دلگرم" نگاشته شود تا سکته ای ایجاد نشود
مینا
2012-06-17T08:30:29
این غزل مست کرد مرا.
Motahhareh
2019-05-14T00:10:58
در مصرع اول، تعابیر استعاری "ورای پرده‌ها"، "تاب تو"، "تابستان ما"، و "بستان ما" هر کدام به چه اشاره می‌کنند؟
مهراب
2019-03-04T00:03:21
روزی غریب و بوالعجب ای صبح نور افشان مااشاره به صبح ظهور دارد.تا آب رحمت بر زند از صحن آتشدان ماصحن آتشدان چشم است و آتشدان دلآب رحمت گریه ایست که از سوز و حرارت دل عاشق برمی خیزد و این گریه معشوق را به ترحم می کشاند.
نادر..
2017-07-09T18:15:47
ای چشم جان را توتیا، آخر کجا رفتی بیا!..
...
2017-07-10T09:00:56
بی سواد عزیزالبته در مصراع دوم انگورها غوره نمیشن، بلکه غوره ها انگور میشن و نان هم که پخته میشه و این موارد در کنار سبزه شدن شوره ها و روضه شدن گورها به معنای مشخصی می رسه.
بی سواد
2017-07-10T09:41:56
... سپاس ، بی سوادی باید جایی خویش بنمایاند.( با این حال پخته شدن نان بر جای میماند چه گویا خمیر است که می پزد تا نان شود.)
...
2017-07-10T10:48:31
نفرمایید دوست عزیز، حتما سوء تفاهمی در خوانش بوده.در مورد نان حرفتون از نظر علمی درسته، اما نان پختن مصطلح هست و چه در ادبیات کلاسیک، چه در ادبیات معاصر و چه محاورات روزمره کسی از عبارت خمیر پختن و به دست اومدن نان استفاده نمی کنه.
بی سواد
2017-07-09T23:16:58
تا سبزه کردد شوره ها ، تا روضه گردد گورها پذیرفتنی است . راه به جایی میبرد اما اینکه انگورها غوره گردند تا نان آیشان پخته شود، یاد آن داستان که جوان زاد خویش کم و کمتر میکرد ، زنده می کند!.
پبمان محمدی
2021-10-09T21:55:34.134671
عالیییی