مولانا:هیچ خمری بیخماری دیدهای هیچ گل بیزخم خاری دیدهای
❈۱❈
هیچ خمری بیخماری دیدهای
هیچ گل بیزخم خاری دیدهای
در گلستان جهان آب و گل
بی خزانی نوبهاری دیدهای
❈۲❈
چونک غم پیش آیدت در حق گریز
هیچ چون حق غمگساری دیدهای
کار حق کن بار حق کش جز ز حق
هیچ کس را کار و باری دیدهای
❈۳❈
هیچ دل را بیصقال لطف او
در تجلی بیغباری دیدهای
بی جمال خوب دلدار قدیم
جز خیالی دل فشاری دیدهای
❈۴❈
از نشاط صرف ناآمیخته
شرح ده ای دل تو باری دیدهای
در جهان صاف بیدرد و دغل
بی خطر ایمن مطاری دیدهای
❈۵❈
چون سگ کهف آی در غار وفا
ای شکاری چون شکاری دیدهای
لب ببند و چشم عبرت برگشا
چونک دیده اعتباری دیدهای
❈۶❈
شمس تبریزی بگیرد دست تو
گر ز چشم بد عثاری دیدهای
کامنت ها