گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گر سران را بی‌سری درواستی سرنگونان را سری درواستی

❈۱❈
گر سران را بی‌سری درواستی سرنگونان را سری درواستی
از برای شرح آتش‌های غم یا زبانی یا دلی برجاستی
❈۲❈
یا شعاعی زان رخ مهتاب او در شب تاریک غم با ماستی
یا کسی دیگر برای همدمی هم از آن رو بی‌سر و بی‌پاستی
❈۳❈
گر اثر بودی از آن مه بر زمین ناله‌ها از آسمان برخاستی
ور نه دست غیر تستی بر دهان راست و چپ بی‌این دهان غوغاستی
❈۴❈
گر از آن دُر پرتوی بر دل زدی یا به دریا یا خود او دریاستی
ور نه غیرت خاک زد در چشم دل چشمه چشمه سوی دریاهاستی
❈۵❈
نیست پروای دو عالم عشق را ور نه ز الا هر دو عالم لاستی
عشق را خود خاک باشی آرزو است ور نه عاشق بر سر جوزاستی
❈۶❈
تا چو برف این هر دو عالم در گداز ز آتش عشق جحیم آساستی
اژدهای عشق خوردی جمله را گر عصا در پنجهٔ موساستی
❈۷❈
لقمه‌ای کردی دو عالم را چنانکْ پیش جوع کلب نان یکتاستی
پیش شمس‌الدین تبریز آمدی تا تجلی‌هاش مستوفاستی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها