گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گر در آب و گر در آتش می‌روی آن نمی‌دانم برو خوش می‌روی

❈۱❈
گر در آب و گر در آتش می‌روی آن نمی‌دانم برو خوش می‌روی
در رخت پیداست والله رنگ او رو که سوی یار مه وش می‌روی
❈۲❈
نقش‌ها را پشت و پایی می‌زنی سوی نقش نامنقش می‌روی
ذوق جان‌ها می‌زند بر جان تو مست و دست انداز و سرکش می‌روی
❈۳❈
در پی تو می‌دود اقبال رو گر به عرش و گر به مفرش می‌روی
آنک در سر داری از سودای یار چه عجب گر تو مشوش می‌روی
❈۴❈
شه صلاح الدین برآ زین شش جهت گر چه ظاهر اندر این شش می‌روی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2020-11-08T21:18:46
انسان زاده هستی و طبیعت است ولی نقشی که هستی به انسان داده است بزرگی و بزرگتر شدن است، بطوریکه بزرگی نهفته در هستی با انسان آشکار و کارامدتر میشود، کار انسان رهایی از محدودیت هاست که گاه برخی از آنها توسط خود انسان ها شکل میگیرد تا به انسان یک نقش قانونی شرعی و یا اجتماعی اخلاقی ثابت بدهندنقش انسان بی نقشی است و همه جان ها با این نقش بی نقشی است که به ذوق درمی آیند و همراه کسی میشوند که قصه رهایی انسان را سرمیدهد
نادر..
2017-05-11T04:50:18
نقش‌ها را پشت پایی می‌زنی،سوی نقش نامنقش می‌روی ..