مولانا:چه باشد ای برادر یک شب اگر نخسپی چون شمع زنده باشی همچون شرر نخسپی
❈۱❈
چه باشد ای برادر یک شب اگر نخسپی
چون شمع زنده باشی همچون شرر نخسپی
درهای آسمان را شب سخت میگشاید
نیک اختریت باشد گر چون قمر نخسپی
❈۲❈
گر مرد آسمانی مشتاق آن جهانی
زیر فلک نمانی جز بر زبر نخسپی
چون لشکر حبش شب بر روم حمله آرد
باید که همچو قیصر در کر و فر نخسپی
❈۳❈
عیسی روزگاری سیاح باش در شب
در آب و در گل ای جان تا همچو خر نخسپی
شب رو که راهها را در شب توان بریدن
گر شهر یار خواهی اندر سفر نخسپی
❈۴❈
در سایه خدایی خسپند نیکبختان
زنهار ای برادر جای دگر نخسپی
چون از پدر جدا شد یوسف نه مبتلا شد
تو یوسفی هلا تا جز با پدر نخسپی
❈۵❈
زیرا برادرانت دارند قصد جانت
هان تا میان ایشان جز با حذر نخسپی
تبریز شمس دین را جز ره روی نیابد
گر تو ز ره روانی بر ره گذر نخسپی
کامنت ها