گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی

❈۱❈
در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی
هستی ز غیب رسته بر غیب پرده بسته و آن غیب همچو آتش در پرده‌های دودی
❈۲❈
دود ار چه زاد ز آتش هم دود شد حجابش بگذر ز دود هستی کز دود نیست سودی
از دود گر گذشتی جان عین نور گشتی جان شمع و تن چو طشتی جان آب و تن چو رودی
❈۳❈
گر گرد پست شستی قرص فلک شکستی در نیست برشکستی بر هست‌ها فزودی
بشکستی از نری او سد سکندری او ز افرشته و پری او روبندها گشودی
❈۴❈
ملکش شدی مهیا از عرش تا ثریا از زیر هفت دریا در بقا ربودی
رفتی لطیف و خرم زان سو ز خشک و از نم در عشق گشته محرم با شاهدی به سودی
❈۵❈
تبریز شمس دینی گر داردش امینی با دیده یقینی در غیب وانمودی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

پگاه هستی
2014-11-17T00:38:10
من عاشق اشعار مولانا هستم و بنظرم این قشنگترین شعر مثنوی هست
دکتر ترابی
2014-11-19T00:04:12
جناب شمس ، جناب دکتر کیخا تاجیکان سمرقند که قند پارسی میخایند ( و از بد حادثه ازبک خوانده میشوند!!)ناشتایی را پگاهی میگویند.
فرزام
2020-08-30T22:26:55
«هست نیست رنگ» ! چنین تعبیری در زبان پارسی بی مانند است. یک هستی که کل هستی از او هست شده، ولی رنگ نیستی دارد! تنها الهامات غیبی و وحی می تواند چنین تعبیری بر زبان‌مبارک مولانا روان‌سازد.
امینی
2020-08-21T23:33:23
هست نیست رنگ : کنایه از ذات حق که وجود مطلق است.هستی ز غیب رسته: وجودی فراتر از غیب که بر غیب حجاب و پرده کشیده و غیب در میان آن حجابها و پرده ها مانند آتشی ست در میان دود.شِستی: نشستی... در لهجه ی مولانا شستن به معنی نشستن.درنیست بر شکستی: برشکستن به معنی گریختن.(منبع: شرح غزلیات دکتر شفیعی کدکنی)