گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:مطرب چو زخمه‌ها را بر تار می‌کشانی این کاهلان ره را در کار می‌کشانی

❈۱❈
مطرب چو زخمه‌ها را بر تار می‌کشانی این کاهلان ره را در کار می‌کشانی
ای عشق چون درآیی در عالم جدایی این بازماندگان را تا یار می‌کشانی
❈۲❈
کوری رهزنان را ایمن کنی جهان را دزدان شهر دل را بر دار می‌کشانی
مکار را ببینی کورش کنی به مکری چون یار را ببینی در غار می‌کشانی
❈۳❈
بر تازیان چابک بندی تو زین زرین پالانیان بد را در بار می‌کشانی
سوداییان ما را هر لحظه می‌نوازی بازاریان ما را بس زار می‌کشانی
❈۴❈
عشاق خارکش را گلزار می‌نمایی خودکام گل طرب را در خار می‌کشانی
آن کو در آتش آید راهش دهی به آبی و آن کو دود به آبی در نار می‌کشانی
❈۵❈
موسی خاک رو را ره می‌دهی به عزت فرعون بوش جو را در عار می‌کشانی
این نعل بازگونه بی‌چون و بی‌چگونه موسی عصاطلب را در مار می‌کشانی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

حبیب سعادت
2023-03-15T17:10:49.1018779
با سلام و درود به رهروان عشق و آگاهی حضرت مولانا به زیبایی تمام تضاد بین مسیر نور و آگاهی را در برابر گمراهی ،جهل و خودخواهی مقایسه میکند. و مسیر نور و عشق را با همه سختی ها و چالشها را به لطف و برکت حضرت حق همرا با شعف و شور و زنده بودن حقیقی بیان میکند بطور یکه شداید و سختیها برایشان هموار میگردد مسیر چون گلزار. و در مقابل حرکت در گمراهی، وابستگی به نفسانیات ، کجروی ها و خود خواهی ها را ضلالت و نیستی میداند و چون حرص و زیاده خواهی برایشان تمامی ندارد هر چند به جاه و مقام یا مالی دست پیدا میکنند به رضایت درون و آرامش  دست نمی یابند و چون مردگانی بر دار اند که ادای زنده بودن را دارند