گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:می‌زن سه تا که یکتا گشتم مکن دوتایی یا پرده رهاوی یا پرده رهایی

❈۱❈
می‌زن سه تا که یکتا گشتم مکن دوتایی یا پرده رهاوی یا پرده رهایی
بی زیر و بی‌بم تو ماییم در غم تو در نای این نوا زن کافغان ز بی‌نوایی
❈۲❈
قولی که در عراق است درمان این فراق است بی قول دلبری تو آخر بگو کجایی
ای آشنای شاهان در پرده سپاهان بنواز جان ما را از راه آشنایی
❈۳❈
در جمع سست رایان رو زنگله سرایان کاری ببر به پایان تا چند سست رایی
از هر دو زیرافکند بندی بر این دلم بند آن هر دو خود یک است و ما را دو می‌نمایی
❈۴❈
گر یار راست کاری ور قول راست داری در راست قول برگو تا در حجاز آیی
در پرده حسینی عشاق را درآور وز بوسلیک و مایه بنمای دلگشایی
❈۵❈
از تو دوگاه خواهند تو چارگاه برگو تو شمع این سرایی ای خوش که می‌سرایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

مجتبی
2015-07-30T21:21:23
واقعا جالبهتسلط بی نظیر بر دستگاههای موسیقی!
تماشاگه راز
2018-06-03T08:29:28
در همین دیوان غزل زیر به مقامات دوازده گانه موسیقی اشاره فرموده استمولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷/
رسول
2022-05-21T11:38:39.8653476
می‌زن «سه‌تا»(۱)! که یکتا گشتم؛ مکن دوتایی! یا «پردۀ»(۲) «رَهاوی»*، یا پردۀ رهایی بی «زیر»(۳) و بی‌«بم» ِ(۳) تو، ماییم در غمِ تو در «نای»(۴) این «نوا»* زن! کافغان ز بی‌نوایی «قول»(۵)ی که در «عراق»* است، درمان این فراق است بی قول دلبری تو آخر بگو کجایی ای آشنای شاهان در «پردۀ»(۲) «سپاهان»* بنواز جانِ ما را از راه آشنایی در جمع سُست‌رایان رو «زَنْگُله»*سرایان (زنگله: مخفف «زنگوله»، از مقام‌های موسیقی قدیم) کاری ببَر به پایان، تا چند سُست‌رایی از هر دو «زیرْاَفْکَنْد»*، بندی بر این دلم بند آن هر دو خود یک است و ما را دو می‌نمایی گر یارِ راست‌کاری، ور قولِ راست داری در «راست»*، «قول»(۵) بَرگو، تا در «حجاز»* آیی در «پردۀ»(۲) «حسینی»*، «عشاق»* را درآور وز «بوسلیک»* و «مایه»*، بنمای دلگشایی از تو «دوگاه»* خواهند، تو «چارگاه»* برگو! تو شمعِ این سَرایی، ای خوش که می‌سُرایی .......... *مقام‌ها، آوازها یا شعبه‌های موسیقی (۱) سه‌تا: ساز سه سیم، سه‌تار. (۲) پرده: مقام، گام؛ همچنین: پردۀ ساز (اما وقتی با نام مقام می‌آید، تلویحاً در معنای پرده‌های مورد استفاده در آن مقام و در نتیجۀ در معنای گام یا پرده‌بندی آن مقام به کار می‌رود. مثل: پردۀ نوا، یعنی مقام نوا، پرده‌هایی که مقام نوا بر روی آنها اجرا می‌شود.) (۳) زیر و بم: صدای زیر و صدای بم، فرکانس‌های صوتی بالا و پایین، صداهای اوج و پایین. (۴) نای، ساز نی.  (۵) قول، یکی از شکل‌های تصنیف در موسیقی قدیم. عبدالقادر مراغی در کتاب «جامع‌الالحان» (ابتدای قرن ۹ ه‍.ق.) در بخش «اصناف تصانیف»، از ۹ شکل تصنیف نام می‌برد، که اولین آن‌ها «نوبت مرتب» است، و خود این «نوبت مرتب» شامل چهار قطعه است، و قطعۀ اول آن «قول» نامیده می‌شود. عبدالقادر همانجا و در چندین سطر، کیفیت «قول» را به طور کامل توضیح می‌دهد. (جامع‌الالحان، انتشارات فرهنگستان هنر، ص۲۷۲)