مولانا:آمد ز نای دولت بار دگر نوایی ای جان بزن تو دستی وی دل بکوب پایی
❈۱❈
آمد ز نای دولت بار دگر نوایی
ای جان بزن تو دستی وی دل بکوب پایی
تابان شدهست کانی خندان شده جهانی
آراستهست خوانی در میرسد صلایی
❈۲❈
بر بوی نوبهاری بر روی سبزه زاری
در عشق خوش عذاری ما مست و های هایی
او بحر و ما سحابی او گنج و ما خرابی
در نور آفتابی ما همچو ذرههایی
❈۳❈
شوریدهام معافم بگذار تا بلافم
مه را فروشکافم با نور مصطفایی
کامنت ها