گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:شاها بکش قطار که شهوار می‌کشی دامان ما گرفته به گلزار می‌کشی

❈۱❈
شاها بکش قطار که شهوار می‌کشی دامان ما گرفته به گلزار می‌کشی
قطار اشتران همه مستند و کف زنان بویی ببرده‌اند که قطار می‌کشی
❈۲❈
هر اشتری میانه زنجیر می‌گزد چون شهد و چون شکر که سوی یار می‌کشی
آن چشم‌های مست به چشمت که ساقی است گویند خوش بکش که به دیدار می‌کشی
❈۳❈
ما کشت تو بدیم درودی به داس عشق کردی ز که جدا و به انبار می‌کشی
سکسک بدیم و توسن و در راه صدق لنگ رهوار از آن شدیم که رهوار می‌کشی
❈۴❈
هر چند سال‌ها ز چمن گل بچیده‌ایم ناگه ز چشم بد به ره خار می‌کشی
ما کی غلط کنیم به هر سو کشی بکش هر سو کشی به عشرت بسیار می‌کشی
❈۵❈
شاهان کشند بنده بد را به انتقام تو جانب کرامت و ایثار می‌کشی
زین لطف مجرمان را گستاخ کرده‌ای دزدان دار را خوش و بی‌دار می‌کشی
❈۶❈
هر تخمه و ملول همی‌گویدم خموش تو کرده‌ای ستیزه به گفتار می‌کشی
سختی کشان ز گردش این چرخ در غم اند بر رغم جمله چرخه دوار می‌کشی
❈۷❈
ای شاه شمس مفخر تبریز نور حق تو نور نور ندره به اقطار می‌کشی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۹۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

ایلیا
2014-06-09T16:10:25
حافظ غزلی در همین بحر و با همین قافیه دارد با مطلع:زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشیخط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی
همایون
2018-02-22T01:41:29
در عرفان جلال دین و ایرانی‌ وقتی انسانی‌ پیدا می‌‌شود که با هستی‌ برابری می‌‌کند و در وفا یار هستی‌ است و به عبارتی شکوه و فره هستی‌ با او همراه می‌‌گردد او منشأ آبادانی و خرمی در هستی‌ و جاودانگی انسان است و همه انسان‌ها را با خود به بزرگی‌ می‌‌رساند در علم اثبات قضیه‌ای باید شمول عام داشته باشد ولی در عرفان و راز ورزی هستی‌ بر عکس است وجود یکی‌ برای اثبات کافی‌ است و می‌‌تواند شمول عام نیز گرددبه عبارتی در علم فرمول و چارچوب است که کار می‌‌کند ولی در عرفان و هستی‌ استثنا‌ها کار می‌‌کنند نه فرمولانسان‌ها چون قطار شتر با یک ساربان به مقصد می‌‌رسند و با یک ساقی خیل عظیم خماران و تشنگان مست و سیراب می‌‌گردندیک معلم صداقت می‌‌تواند درس صدق به همه آیندگان بدهد و یک نور درخشان می‌‌تواند راه بسیاری را روشن سازد این آیین در غار‌ها و نزد انسان‌های نخستین هم بود که با نقاشی‌ها به آیندگان راه و رسم شکار و حیوانات نخجیر را می‌‌آموختند و سپس با آیین سخن در همان غار‌ها و با حلقه زدن پیرامون پیر سخن دان خود آشنا می‌‌شدند از این رو پیروان یک پیر را یاران غار می‌‌نامند