گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی دم می‌دهی تو گرم و دم سرد می‌کشی

❈۱❈
ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی دم می‌دهی تو گرم و دم سرد می‌کشی
خالی است اندرون تو از بند لاجرم خالی کننده دل و جان مشوشی
❈۲❈
نقشی کنی به صورت معشوق هر کسی هر چند امیی تو به معنی منقشی
ای صورت حقایق کل در چه پرده‌ای سر برزن از میانه نی چون شکروشی
❈۳❈
نه چشم گشته‌ای تو و ده گوش گشته جان دردم به شش جهت که تو دمساز هر ششی
ای نای سربریده بگو سر بی‌زبان خوش می‌چشان ز حلق از آن دم که می‌چشی
❈۴❈
آتش فتاد در نی و عالم گرفت دود زیرا ندای عشق ز نی هست آتشی
بنواز سر لیلی و مجنون ز عشق خویش دل را چه لذتی تو و جان را چه مفرشی
❈۵❈
بویی است در دم تو ز تبریز لاجرم بس دل که می‌ربایی از حسن و از کشی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۹۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سعید رضایی
2020-04-08T17:44:32
سلام این شعر زیبا را استاد بنان در گلهای رنگارنگ شماره 103در آواز دشتی بسیاز زیبا اجرا کرده اند
کسرا
2017-01-21T10:51:16
دم می‌دهی تو گرم و دم سرد می‌کشیبه به
همایون
2018-02-22T02:04:14
جلال دین برای سخن ارزش زیاد قائل است زیرا سخن است که انسان‌ها را به هم وصل می‌‌کند و به ویژه به انسانی‌ بزرگ مانند شمسنی‌ همان انسان است که از خود چیزی نمی گوید و زبان او زبان هستی‌ است و سخنان بزرگان را با نوایی تازه به گوش همه می‌‌رساندجلال دین آنقدر برای شنیدن ارزش قائل است که همه حس‌های انسان را گوش می‌‌نامد و ده‌‌‌ گوش کنایه از پنج حس بیرونی و پنج حس درونی انسان است و گاه گوش را همان چشم می‌‌داندلیک چشم گوش را آن‌ نور نیستسخن تنها پدیدهٔ ایست که می‌‌تواند همه عالم را در بر گیرد کنایه از شش جهت، و وقتی از عشق می‌‌گوید به آتشی مبدل می‌‌شود که همه دل‌‌ها را در خود می‌‌گیرد و یکی‌ می‌‌کند و یکی‌ ویژگی‌ هستی‌ است و ویژگی‌ شمس