گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن دل که گم شده‌ست هم از جان خویش جوی آرام جان خویش ز جانان خویش جوی

❈۱❈
آن دل که گم شده‌ست هم از جان خویش جوی آرام جان خویش ز جانان خویش جوی
اندر شکر نیابی ذوق نبات غیب آن ذوق را هم از لب و دندان خویش جوی
❈۲❈
دو چشم را تو ناظر هر بی‌نظر مکن در ناظری گریز و ازو آن خویش جوی
نقلست از رسول که مردم معادنند پس نقد خویش را برو از کان خویش جوی
❈۳❈
از تخت تن برون رو و بر تخت جان نشین از آسمان گذر کن و کیوان خویش جوی
برقی که بر دلت زد و دل بی‌قرار شد آن برق را در اشک چو باران خویش جوی
❈۴❈
انبان بوهریره وجود توست و بس هر چه مراد توست در انبان خویش جوی
ای بی‌نشان محض نشان از کی جویمت هم تو بجو مرا و به احسان خویش جوی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

۸
2020-01-15T21:35:55
بابک هریره. بچه گربه را می گویند در زبان تازیان، و ابو هریرهعبدالرحمان ازدی از مسمانان فرصت طلب روزگار پیامبر و پس ازاو بود ، گویا بسیار تهیدست و هماره انبانی از نان خشک باخود داشت اشار ه بلخی به این داستان است
بابک
2020-01-13T15:43:36
در ضمیر هر انسانی ، سایه هما ، که « تخم خدا » باشد ، افکنده شده است . ُهما ، که مستقیما زاده از «بهمن = وهومن = خرد بنیادی ِ» نا پیداست ، بُن هر انسانیست که از آن هما یا سیمرغ ، پیدایش می یابد . « جگر» هر انسانی ، با بهمن ، و« دل» هر انسانی ، با هما یا سیمرغ یا سمندر ، اینهمانی داده میشد . بدین معنا که دل هر انسانی ، تخمی از خوشه سیمرغست ، و جگر هر انسانی ، تخمی از خوشه بهمن است . دل ، بطور تشبیهی ، سیمرغ نیست ، و جگر، بطور تشبیهی ، بهمن نیست . معنای تشبیهی به دل و جگر دادن ، نادیده گرفتن و نابود ساختن فرهنگ ایران ، و اندیشه های مولوی است .
بابک
2020-01-13T15:41:35
« هـریـره = هر+ ایره » نام دیگر« سـئـنـا » ، یاسیمرغست ، که به معنای سه ( = ایره ) نای ( هره) است . سیمرغ ، با « نای انبانش» ، که در کردی « هه نبان گورینه = هه نبان بورینه » نامیده میشود، جهان را میآفریند. تو ای انسان، همان « نای انبان ِ آفریننده سیمرغی »، که میتوانی با آهنگ و سرود عشقت، هر چه آرزویت هست ، بیافرینی .
نادر..
2018-01-09T14:09:01
برقی که بر دلت زد و دل بی‌قرار شدآن برق را در اشک چو باران خویش جوی..