گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:هله صدر و بدر عالم منشین مخسب امشب که براق بر در آمد فاذا فرغت فانصب

❈۱❈
هله صدر و بدر عالم منشین مخسب امشب که براق بر در آمد فاذا فرغت فانصب
چو طریق بسته بودست و طمع گسسته بودست تو برآ بر آسمان‌ها بگشا طریق و مذهب
❈۲❈
نفسی فلک نیاید دو هزار در گشاید چو امیر خاص اقرا به دعا گشاید آن لب
سوی بحر رو چو ماهی که بیافت در شاهی چو بگوید او چه خواهی تو بگو الیک ارغب
❈۳❈
چو صریر تو شنیدم چو قلم به سر دویدم چو به قلب تو رسیدم چه کنم صداع قالب
ز سلام خوش سلامان بکشم ز کبر دامان که شدست از سلامت دل و جان ما مطیب
❈۴❈
ز کف چنین شرابی ز دم چنین خطابی عجب‌ست اگر بماند به جهان دلی مودب
ز غنای حق برسته ز نیاز خود برسته به مشاغل اناالحق شده فانی ملهب
❈۵❈
بکش آب را از این گل که تو جان آفتابی که نماند روح صافی چو شد او به گل مرکب
صلوات بر تو آرم که فزوده باد قربت که به قرب کل گردد همه جزوها مقرب
❈۶❈
دو جهان ز نفخ صورت چو قیامتست پیشم سوی جان مزلزلست و سوی جسمیان مرتب
به سخن مکوش کاین فر ز دلست نی ز گفتن که هنر ز پای یابید و ز دم دید ثعلب

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۱

تصاویر

کامنت ها

رامین
2012-09-02T03:27:03
عجب‌ست اگر بماند به جهان دلی مدبمدب نادرستمودب درست است.
محمد
2019-05-01T13:10:21
ای ابتدا و انتهای عالم وقت خواب و نشستن نیست /براق(اسبی که پیامبر را به معراج برد)برای بردن شما آمده، پس وقتی از کارتان فارغ شدید به کار دیگری (رفتن به عالم بالا) بپردازید
همایون
2020-08-28T06:52:33
شاید در وصف محمد سروده شده است در هر صورت از نوع عرفان کلاسیک و قبل از شمس است و از شیوایی غزل های بعد از ملاقات شمس برخوردار نیست و تصنعی و بار مذهبی دارد
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
2017-11-20T13:51:17
که به قرب کل گردد همه جزوها مقربیه سکته درش هستبه نظر میاد باید این طور باشهصلوات بر تو آرم که فزوده باد قربتکه به قرب کل بگردد همه جزوها مقرب
رضا
2017-03-16T14:47:05
ثعلب روباه ماده است و جانورشناسان دلیل بزرگ بودن دم روباه را کمک به چالاکی او در هنگام تغییر مسیر سریع می دانند که چه هنگام شکار و چه در زمان فرار او را یاری می کند. مولانا در بیت آخر به این موضوع اشاره دارد.
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com
2022-07-19T20:26:15.6812909
پا رهاند روبهان را در شکار وآن ز دم دانند،  روباهان غرار     و  بیت : در گل تیره یقین هم آب هست  لیک زآن آبت نشاید آب دست   گرچه آبست لیک مغلوب گلست پس دل خود را مگو ، کاین هم دلست     و      پاک گشته آن ، ز گل صافی شده   در فزونی آمده وافی شده     این ابیات قرینه های بسیار نزدیکی در غزل دارند، که میتواند دلیل بر غیر تصنعی بودن باشد.   یعنی میتواند مربوط به دوره پس از شمس باشد.   بعلاوه شیرین و شیواست   ز سلام خوش سلامان، بکشم ز کبر دامان   که شده است از سلامت دل و جان ما مطیب   آگاهانه بین دل و جان تمییز قایل شده است.