گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گفت مرا آن طبیب رو ترشی خورده‌ای گفتم نی گفت نک رنگ ترش کرده‌ای

❈۱❈
گفت مرا آن طبیب رو ترشی خورده‌ای گفتم نی گفت نک رنگ ترش کرده‌ای
دل چو سیاهی دهد رنگ گواهی دهد عکس برون می‌زند گر چه تو در پرده‌ای
❈۲❈
خاک تو گر آب خوش یابد چون روضه‌ایست ور خورد او آب شور شوره برآورده‌ای
سبز شوند از بهار زرد شوند از خزان گر نه خزان دیده‌ای پس ز چه روزرده‌ای
❈۳❈
گفتمش ای غیب دان از تو چه دارم نهان پرورش جان تویی جان چو تو پرورده‌ای
کیست که زنده کند آنک تواش کشته‌ای کیست که گرمش کند چون تواش افسرده‌ای
❈۴❈
شربت صحت فرست هم ز شرابات خاص زانک تو جوشیده‌ای زانک تو افشرده‌ای
داد شراب خطیر گفت هلا این بگیر شاد شو ار پرغمی زنده شو ار مرده‌ای
❈۵❈
چشمه بجوشد ز تو چون ارس از خاره‌ای نور بتابد ز تو گر چه سیه چرده‌ای
خضر بقایی شوی گر عرض فانیی شادی دل‌ها شوی گر چه دل آزرده‌ای
❈۶❈
کی بشود این وجود پاک ز بیگانگان تا نرسد خلعتی دولت صدمرده‌ای
گفت درختی به باد چند وزی باد گفت باد بهاری کند گر چه تو پژمرده‌ای

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها