گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی

❈۱❈
خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی
کاش بدانستیی بر چه در ایستاده‌ای کاش بدانستیی بر چه قمر عاشقی
❈۲❈
چشمه آن آفتاب خواب نبیند فلک چشمت از او روشنست تیزنظر عاشقی
شیر فلک زین خطر خون شده استش جگر راست بگویم مرنج سخته جگر عاشقی
❈۳❈
ای گل تر راست گو بر چه دریدی قبا ای مه لاغرشده بر چه سحر عاشقی
ای دل دریاصفت موج تو ز اندیشه‌هاست هر دم کف می‌کنی بر چه گهر عاشقی
❈۴❈
آنک از او گشت دنگ غم نخورد از خدنگ ور تو سپر بفکنی سسته سپر عاشقی
جمله اجزای خاک هست چو ما عشقناک لیک تو ای روح پاک نادره‌تر عاشقی
❈۵❈
ای خرد ار بحریی دم مزن و دم بخور چون هنرت خامشیست بر چه هنر عاشقی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سعید
2015-05-06T06:37:11
سلامبا تشکر از این شعر زیبابیت یکی مونده به آخر، مصرع دومش فکر کنم اینجوری باشه: لیک تو را روح پاک نادره تر عاشقی.ممنون
امید طبیب‌زاده
2015-04-12T08:17:57
وزن این شعر دوری است و این نکته حتماً باید به این شکل تصریح شود: مفتعلن فاعلن//مفتعلن فاعلن. رجوع شود به توضیحات ذیل غزل شمارۀ 3027