گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیا بیا که تو از نادرات ایامی برادری پدری مادری دلارامی

❈۱❈
بیا بیا که تو از نادرات ایامی برادری پدری مادری دلارامی
به نام خوب تو مرده ز گور برخیزد گزاف نیست برادر چنین نکونامی
❈۲❈
تو فضل و رحمت حقی که هر که در تو گریخت قبول می کنیش با کژی و با خامی
همی‌زیم به ستیزه و این هم از گولیست که تا مرا نکشی ای هوس نیارامی
❈۳❈
به هیچ نقش نگنجی ولیک تقدیرا اگر به نقش درآیی عجب گل اندامی
گهی فراق نمایی و چاره آموزی گهی رسول فرستی و جان پیغامی
❈۴❈
درون روزن دل چون فتاد شعله شمع بداند این دل شب رو که بر سر بامی
مرادم آنک شود سایه و آفتاب یکی که تا ز عشق نمایم تمام خوش کامی
❈۵❈
محال جوی و محالم بدین گناه مرا قبول می‌نکند هیچ عالم و عامی
تو هم محال ننوشی و معتقد نشوی برو برو که مرید عقول و احلامی
❈۶❈
اگر ز خسرو جان‌ها حلاوتی یابی محال هر دو جهان را چو من درآشامی
ور از طبیب طبیبان گوارشی یابی مکاشفی تو بخوان خدا نه اوهامی
❈۷❈
برآ ز مشرق تبریز شمس دین بخرام که بر ممالک هر دو جهان چو بهرامی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها