گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز بامداد دلم می‌جهد به سودایی ز بامداد پگه می‌زند یکی رایی

❈۱❈
ز بامداد دلم می‌جهد به سودایی ز بامداد پگه می‌زند یکی رایی
چگونه آه نگویم که آتشی بفروخت که از پگه دل من گشت آتش افزایی
❈۲❈
فسون ناله بخوانم بر اژدهای غمش که آتشست دم او و ناله سقایی
عجب که دوش کجا بوده است این دل من که بر رخ دل من هست تازه صفرایی
❈۳❈
به سوی جسم چو خاکسترم میا گستاخ که زیر اوست یکی آتشی و دریایی
به خوی آتش او من همی‌روم ای یار به حیله‌ها و به تزویرها و هیهایی
❈۴❈
ز دردمیدن عشقش دلم شکست آورد که عشق را دم تندست و دل چو سرنایی
به جست و جوی وصالش دل مراست به عشق چه آتشین طلبی و چه آهنین پایی
❈۵❈
حدیث آتش گویم ز شمس تبریزی که تا ز تابش نورش رسد به هر جایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۰۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها