گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:به حیلت تو خواهی که در را ببندی بنالی چو رنجور و سر را ببندی

❈۱❈
به حیلت تو خواهی که در را ببندی بنالی چو رنجور و سر را ببندی
چو رنجور والله که آن زور داری که بر چرخ آیی قمر را ببندی
❈۲❈
گر آن روی چون مه به گردون نمایی به صبح جمالت سحر را ببندی
غلام صبوحم ولی خصم صبحم که از بهر رفتن کمر را ببندی
❈۳❈
اگر گاو آرند پیشت سفیهان به یک نکته صد گاو و خر را ببندی
به یک غمزه آهوان دو چشمت چو روبه کنی شیر نر را ببندی
❈۴❈
زمستان هجر آمد و ترسم آنست که سیلاب این چشم تر را ببندی
وگر همچو خورشید ناگه بتابی بدین آب هر رهگذر را ببندی
❈۵❈
خموشم ولیکن روا نیست جانا که از حال زارم نظر را ببندی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها