گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:رضیت بما قسم‌الله لی و فوضت امری دلی خالقی

❈۱❈
رضیت بما قسم‌الله لی و فوضت امری دلی خالقی
لقد احسن‌الله فیما مضی کذالک یحسن فیما بقی
❈۲❈
ایا ساقی جان هر متقی بگردان چو مردان، می راوقی
بخر جان و دلرا ز اندیشها که بر جانها حاکم مطلقی
❈۳❈
بهشت رخت گر تجلی کند نه دوزخ بماند، نه در وی شقی
اگر تو گریزی ز ما، سابقی ور از تو گریزیم، تولا حقی
❈۴❈
میان شب و روز فرقی نماند چو ماهت نه غربیست، نی مشرقی
به صد لابه مخمور را می دهی کی دیدست ساقی بدین مشفقی؟!
❈۵❈
شراب سخن بخش رقاص کن که گردد کلوخ از تفش منطقی
چو حق گول جستست و قلب سلیم دلا زیرکی می‌کنی؟ احمقی
❈۶❈
ز فکرت دل و جان گر آرام داشت چرا رفت در سکر و در موسقی؟!
تو تنها چرایی اگر خوش خویی؟! تو عذرا چرایی اگر وامقی؟!
❈۷❈
جعل وش ز گل خویشتن در کشی همان چرک می‌کش، بدان لایقی
همه خارکس دان، اگر پادشاست بجز خار خار، و غم عاشقی
❈۸❈
خمش کن، ببین حق را فتح باب چهددر فکرت نکتهٔ مغلقی؟!

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سعید
2016-12-09T12:20:43
مصرع دوم بیت اول: و فوضت امری "الی" خالقی( و کارهایم را "به" خالقم سپردم)