گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:تو جان مایی، ماه سمایی فارغ ز جمله اندیشهایی

❈۱❈
تو جان مایی، ماه سمایی فارغ ز جمله اندیشهایی
جویی ز فکرت، داروی علت فکرست اصل علت فزایی
❈۲❈
فکرت برون کن، حیرت فزون کن نی مرد فکری مرد صفایی
فکرت درین ره شد ژاژ خایی مجنون شو ای جان، عاقل چرایی؟!
❈۳❈
بد نام مجنون رست از کشاکش باهوش کرمی، مست اژدهایی
کرم بریشم، اندیشه دارد زیرا که جوید صنعت نمایی
❈۴❈
صنعت نماید، چیزی بزاید از خود برآید زان خیره‌رایی
صنعت رها کن، صانع بست استت شاهد همو بس، کم ده گوایی
❈۵❈
او نیستها را دادست هستی او قلبها را بخشد روایی
داد او فلک را دوران دایم نامد زیانش بی‌دست و پایی
❈۶❈
خامش! برآن باش که پر نگویی هرچند با خود بر می‌نیایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۳۴

تصاویر

کامنت ها

مرجان
2014-10-31T11:51:42
بیت هشتم:صانع بس استت
نادر..
2018-11-15T02:03:42
فکرت برون کنحیرت فزون کن..