گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:خواهی ز جنون بویی ببری ز اندیشه و غم می‌باش بری

❈۱❈
خواهی ز جنون بویی ببری ز اندیشه و غم می‌باش بری
تا تنگ دلی از بهر قبا جانت نکند زرین کمری
❈۲❈
کی عشق تو را محرم شمرد تا همچو خسان زر می‌شمری
فوق همه‌ای چون نور شوی تا نور نه‌ای در زیر دری
❈۳❈
هیزم بود آن چوبی که نسوخت چون سوخته شد باشد شرری
وانگه شررش وا اصل رود همچون شرر جان بشری
❈۴❈
سرمه بود آن کز چشم جداست در چشم رود گردد نظری
یک قطره بود در ابر گران در بحر فتد یابد گهری
❈۵❈
خار سیهی بد سوختنی گردش گل تر باد سحری
یک لقمه نان چون کوفته شد جان گشت و کند نان جانوری
❈۶❈
خون گشت غذا در پیشه وری آن لقمه کند هم پیشه وری
گر زانک بلا کوبد دل تو از عین بلانوشی بچری
❈۷❈
ور زانک اجل کوبد سر تو دانی پس از آن که جمله سری
در بیضه تن مرغ عجبی در بیضه دری ز آن می‌نپری
❈۸❈
گر بیضه تن سوراخ شود هم پر بزنی هم جان ببری
سودای سفر از ذکر بود از ذکر شود مردم سفری
❈۹❈
تو در حضری وین وهم سفر پنداشت توست از بی‌هنری
یا رب برهان زین وهم کژش تو وهم نهی در دیو و پری
❈۱۰❈
چون در حضری بربند دهان در ذکر مرو چون در حضری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سودابه مهیجی
2014-11-04T22:14:44
تا نور نه‌ای در زیر دری....یعنی در زیر هستی.دو حرف اضافه ی "در" برای متمم "زیر" آورده شده که از شاخصه های سبکی و مختص زبان خراسانی ست.
نادر..
2018-10-08T16:25:01
تو در حضری وین وهمِ سفرپنداشتِ توست از بی‌هنری..
Behrouz
2018-02-23T13:22:01
کردش گل تر باد سحری