مولانا:حکم نو کن که شاه دورانی سکه تازه زن که سلطانی
❈۱❈
حکم نو کن که شاه دورانی
سکه تازه زن که سلطانی
حکم مطلق تو راست در عالم
حاکمان قالباند و تو جانی
❈۲❈
آن چه شاهان به خواب میجستند
چون مسلم شدت به آسانی
همه مرغان چو دانه چین تواند
تو همایی میان مرغانی
❈۳❈
بر سر آمد رواق دولت تو
ز آن که تو صاف صاف انسانی
برتر آید ز جان ملک و ملک
گر دهی دل به روح حیوانی
❈۴❈
شرطها را ز عاشقان برگیر
که تو احوال شان همیدانی
دامها را ز راه شان بردار
خواه تقدیر و خواه شیطانی
❈۵❈
تا شوم سرخ رو در این دعوی
که تو چون حق لطیف فرمانی
شمس تبریز رحمت صرفی
ز آن که سر صفات رحمانی
کامنت ها