گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آوخ آوخ چو من وفاداری در تمنای چون تو خون خواری

❈۱❈
آوخ آوخ چو من وفاداری در تمنای چون تو خون خواری
آوخ آوخ طبیب خون ریزی بر سر زار زار بیماری
❈۲❈
آن جفاها که کرده‌ای با من نکند هیچ یار با یاری
گفتمش قصد خون من داری بی خطا و گناه گفت آری
❈۳❈
عشق جز بی‌گناه می‌نکشد نکشد عشق او گنه کاری
هر زمان گلشنی همی‌سوزم تو چه باشی به پیش من خاری
❈۴❈
بشکستم هزار چنگ طرب تو چه باشی به چنگ من تاری
شهرها از سپاه من ویران تو چه باشی شکسته دیواری
❈۵❈
گفتمش از کمینه بازی تو جان نبرده‌ست هیچ عیاری
ای ز هر تار موی طره تو سرنگون سار بسته طراری
❈۶❈
گر ببازم وگر نه زین شه رخ ماتم و مات مات من باری
آن که نخرید و آن که او بخرید شد پشیمان غریب بازاری
❈۷❈
و آن که بخرید گوید آن همه را کاش من بودمی خریداری
و آن که نخرید دست می‌خاید ناامید و فتاده و خواری
❈۸❈
فرع بگرفته اصل افکنده جان بداده گرفته مرداری
پا بریده به عشق نعلینی سر بداده به عشق دستاری
❈۹❈
با چنین مشتری کند صرفه از چنین باده مانده هشیاری
خر علف زار تن گزید و بماند خر مردار در علف زاری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2018-04-10T17:42:24
عشق جز بی‌گناه می‌نکشد...