گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز اول بامداد سر مستی ورنه دستار کژ چرا بستی؟!

❈۱❈
ز اول بامداد سر مستی ورنه دستار کژ چرا بستی؟!
به خدا دوش تا سحر همه شب باده بی‌صرفه، صرف خوردستی
❈۲❈
در رخ و رنگ و چشم تو پیداست که ازان بازی و ازان دستی
نانچ خوردی بده به مخموران ای ولی نعمت همه هستی
❈۳❈
شیر امروز در شکار آمد لرزه در که فتاد در پستی
بدویدن ازو نخواهی رست سر بند عاشقانه و رستی
❈۴❈
تا که پیوسته در امان باشی چون بدار الامانش پیوستی
شصت فرسنگ از سخن بگریز که ز دام سخن درین شستی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بی نشان
2020-10-29T13:58:00
1: زانچ یا زانچه خوردی بده به مخموران 2: سر بنه عاشقانه و رستی
وفایی
2017-03-29T23:25:20
پستی یعنی زمین کم ارتفاع ، گودی ، سرازیری .... ( نه لزوما دره ها )
وفایی
2017-03-29T16:19:33
مصراع دوم بیت پنجم در دیوان شمس به این صورت نوشته شده :لرزه در که فتاد و در پستی ( " و " جا افتاده )یعنی هم کوه ها به لرزه افتادند و هم دره ها ( پستی )