گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز اول بامداد سرمستی ور نه دستار کژ چرا بستی

❈۱❈
ز اول بامداد سرمستی ور نه دستار کژ چرا بستی
سخت مستست چشم تو امروز دوش گویی که صرف خوردستی
❈۲❈
جان مایی و شمع مجلس ما السلام علیک خوش هستی
باده خوردی و بر فلک رفتی مست گشتی و بند بشکستی
❈۳❈
صورت عقل جمله دلتنگیست صورت عشق نیست جز مستی
مست گشتی و شیرگیر شدی بر سر شیر مست بنشستی
❈۴❈
باده کهنه پیر راه تو بود رو که از چرخ پیر وارستی
ساقی انصاف حق به دست توست که جز آن شراب نپرستی
❈۵❈
عقل ما برده‌ای ولیک این بار آن چنان بر که بازنفرستی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۳۱۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

وفایی
2017-03-29T16:29:55
بیت هشتم :ساقی انصاف حق به دست تو است